بنام خداوند رحمن و رحیم
بازگشت همه شما به اوست این به یقین وعده خداست(سوره یونس آیه 4)یاایُتّهاَ النَفسُ المطمئتهُ ارجِعی الی رَبّکِ راضیَّهً مَرضیَّهً (سوره فجر)ای نفس آرام یافته بازآی بسوی پروردگارت در حالی که راضی به حق و مرضِیّ حق هستی.
همانا از او هستیم و به سمت او باز می گردیم.
بازگشت به سمت خداوند کاملا قانونمند و حساب شده است
اگر قرار بود ما بی کس و تنها در مسیر خلقت رها شویم و به شکل کاملا تصادفی به سمت او بازگردیم، تضمینی برای کمال آدمیزاد وجود نداشت. رحمت الهی آنقدر لایتناهی است که برای هرکس به شکل خاص و ویژه، رسیدن به کمال تضمین شده است. هرچند این تضمین، ذره ای از اختیار آدمیزاد را خدشه دار نمی کند و زیبایی این مسیر نیز در همین است.
مرگ و جهنم را از مصادیق این رحمت خاص می دانیم
چه، اگر مرگ نبود، نیازمند جاویدان می ماندیم و بازگشت معنا نداشت.
نیز اگر جهنمی در کار نبود تا ابد "روح الله" از دسترسی ما خارج می بود و خلیفه اللهی صورت نمی گرفت...وَإِن مِّنکُمْ إِلَّا وَارِدُهَا کَانَ عَلَى رَبِّکَ حَتْمًا مَّقْضِیًّا(71 سوره مریم)
و هیچ
(کس) از شما نیست مگر اینکه در آن (جهنم) وارد می شود؛ (این حکم) حتمی است که برای پروردگارت پایان یافته است.
در واقع در جهنم که از رحیم بودن خدا نشات می گیرد قرار است
من هایی از ما که حایل ما و خداست سوخته شود و من روح الله ما که جزئی از خداست باقی بماند و به سمت کمال ادامه مسیر بدهد .
با روایت زیر بیشتر می توان به هدف از ایجاد جهنم پی برد
.
در انجیل آمده است
:
«
او در جایگاه پالاینده و خالصکننده نقره خواهد نشست.»
این آیه برخی از خانمهای کلاس انجیلخوانی را دچار سردرگمی کرد
. آنان نمیدانستند که این عبارت در مورد خداوند چه مفهومی میتواند داشته باشد. از این رو، یکی از خانمها پیشنهاد داد فرآیند تصفیه و پالایش نقره را بررسی کند و نتیجه را در جلسه بعدی انجیلخوانی به اطلاع سایرین برساند.
همان هفته با یک نقرهکار تماس گرفت و قرار شد او را در محل کارش ملاقات کند و نحوه کارش را از نزدیک ببیند
. آن خانم در مورد علت علاقه خود، گذشته از کنجکاوی در زمینه پالایش نقره، چیزی نگفت.
آن خانم وقتی طرز کار نقرهکار را تماشا میکرد، دید که نقرهکار قطعهای نقره را روی آتش گرفته و منتظر ماندهاست تا کاملاً داغ شود
. نقرهکار توضیح میداد: برای پالایش نقره لازم است آن را در وسط شعله، جایی که داغتر از همه جاست، نگهداشت تا همه ناخالصیهای آن سوخته و از بین برود.
زن اندیشید ما نیز در چنین نقطه داغی نگهداشته میشویم؟
! بعد دوباره به این آیه که میگفت: «او در جایگاه پالاینده و خالص کننده نقره خواهد نشست» فکر کرد...
او از نقرهکار پرسید
: آیا واقعاً در تمام مدتی که نقره در حال خلوص یافتن است، او باید آنجا جلوی آتش بنشیند؟ مرد جواب داد: بله، نه تنها اینجا باید بنشینم و نقره را نگهدارم، بلکه باید چشمانم را نیز تمام مدت به آن بدوزم. اگر در تمام این مدت، لحظهای نقره را رها کنم، خراب خواهد شد.
زن لحظهای سکوت کرد
. بعد پرسید: از کجا میفهمی که نقره کاملاً خالص شده است؟ مرد خندید و گفت: خوب، خیلی راحت است. هر وقت تصویر خودم را در آن ببینم.
مریم
1392,03,30 ساعت 02:52 ب.ظ